مقاله: غزل شماره 96 حافظ: درد ما را نیست درمان الغیاث

به گزارش تور چین ارزان، این معشوقان بی رحم خون دل ما را خوردند، ای مسلمانان علاجِ دردِ ما چیست؟ کمکم کنید. [خون ما خوردند = خون کسی را خوردن کنایه از کشتن و بی رحمی نسبت به کسی / کافردلان = معشوقان بی رحم و ستمکار، خواجه معشوقان را بدان سبب کافر دل می خواند که سنگدلی و ستمگری را که صفتی است برای کافران، بر عاشقان روا می دارند؛ و نیز خوردن خون در دین اسلام حرام است.]

مقاله: غزل شماره 96 حافظ: درد ما را نیست درمان الغیاث

کمکم کنید که شب و روز مانند حافظ از خود بی خود شده و گریان و سوزان شده ام. [بی خویشتن = از خود بی خود و بی طاقت / گریان و سوزان = در حالی که می گریم و می سوزم.]

مدد کنید که برای علاجِ دردِ ما درمانی وجود ندارد. کمکم کنید و به دادم برسید که جدایی و هجران ما سرانجام ندارد. [الغیاث = اسم ندا برای مدد خواستن]

منبع مقاله: غزل شماره 96 حافظ: درد ما را نیست درمان الغیاث

انتشار: 23 مهر 1400 بروزرسانی: 23 مهر 1400 گردآورنده: chinaro.ir شناسه مطلب: 2110

به "مقاله: غزل شماره 96 حافظ: درد ما را نیست درمان الغیاث" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مقاله: غزل شماره 96 حافظ: درد ما را نیست درمان الغیاث"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید