هرگونه مواجهه با شرایط موجود مستلزم اتخاذ پروژه ای فکری است

به گزارش تور چین ارزان، خبرنگاران پردیس سیاسی: تصور انسان بدون بهره داشتن از قابلیت تفکر و زبان برای بسیاری از ما ناممکن است. آنچه امروزه به عنوان میراث بشریت به آن تکیه داده و به مدد آن به دنیا تکنولوژیک و پیشرفته کنونی رسیده ایم، همه از همین ویژگی نشات گرفته است؛ همان طور که می دانیم دانش در طول تاریخ در میان اقوام گوناگون منتقل شده است و همیشه عده ای بوده اند که ثمرات علم در یک گوشه این کره خاکی را به سمت دیگر دنیا برده اند و تمدن های بشری و جریان های تاریخی را شکل داده اند. از دیرباز ترجمه برای انسان ها این فرصت را ایجاد نموده است که از دانش هم نوعان خود بهره مند شوند و این موضوع همچنان هم پابرجاست، اما ترجمه هم مانند تمام دستاوردهای بشری در طی زمان دچار دگرگونی هایی شده و در حوزه های گوناگون علم الزامات مختلفی را طلب می نماید، یکی از این حوزه های پر چالش علوم انسانی و به ویژه فلسفه است؛ مترجم این آثار باید چطور به انتخاب دست بزند؟ فکر مترجم و پروژه فکری او در این راستا چقدر لازم و چقدر موثر است؟ سلمان صادقی زاده از جمله مترجمانی است که در سال های گذشته به شکل متمرکز به ترجمه آثار آلن تورن به فارسی پرداخته و به تعبیری می توان گفت اندیشه تورن با ترجمه های او به خوانندگان فارسی زبان معرفی شده است، در رابطه با این موضوع گفت و گویی با او داشته ایم که در ادامه می خوانید:

هرگونه مواجهه با شرایط موجود مستلزم اتخاذ پروژه ای فکری است

بخشی از انتخاب ترجمه متون علوم انسانی در حوزه های گوناگون مسلما به دغدغه و نگاه مترجم این آثار باز می گردد، اما این موضوع را باید متفاوت با داشتن پروژه فکری دانست موضوعی که در آثار ترجمه ای شما وجود دارد، به نظر شما داشتن پروژه فکری برای ترجمه آثار علوم انسانی، چقدر ضروری و با اهمیت است؟

نفسِ ترجمه متون علمی در رشته های مختلف از آنجایی که به انتقال دانش یاری می نماید، ارزشمند است اما زمانی این ارزش دوچندان می گردد که ترجمه متون افزون بر انتقال دانش بتواند در توسعه و پیشرفت جامعه هدف موثر باشد. یک اندیشمند زمانی می تواند در زیست­ دنیا اجتماعی و فرهنگی خود مفید باشد که احتیاجهای آن را درک و در قالب پروژه­ ای فکری بدانها پاسخ دهد. این امر در ساحت علوم انسانی اهمیت ویژه­ ای می یابد.

به نظر من، پژوهشگر علوم انسانی پیش از آنکه پروژه ای فکری را طراحی یا دنبال کند، ابتدا باید چند پرسش کانونی را از خودش بپرسد: نخست آنکه شرایط موجود جامعه من چیست؟ دوم آنکه کاستی های این شرایط کدامند؟ و سوم آنکه چگونه می توان بینشی صحیح برای برطرف این کاستی ­ها ارائه داد؟ من عمدأ از واژه بینش به جای دانش استفاده می ­کنم زیرا به نظر من علوم انسانی بیش از آنکه از جنس دانش باشد از جنس بینش است و حل مسائل جوامع بشری هم بیش از هر چیز احتیاجمند بینشی صحیح است. اگر شما می­ بینید دنیا امروز به لحاظ دانش توسعه بسیاری پیدا نموده است اما بشر امروز را به هیچ وجه نمی توان خشنود تر یا خوشبخت ­تر از گذشتگان دانست ریشه در همین واقعیت دارد.

بی تردید ما در الگوهای فکری دچار نارسایی ­های عمده ای هستیم و همین عامل موجب شده است تا از درون بستری مطلوب، نتایجی نامطلوب حاصل گردد. برطرف این نارسایی­ ها، تلاشی فکری را می طلبد. به بیان دیگر، هرگونه مواجهه با شرایط موجود مستلزم اتخاذ پروژه ای فکری است در غیر اینصورت علوم انسانی از رسالت خود بیگانه می گردد زیرا رسالت علوم انسانی چیزی نیست جز خدمت به انسان به مثابه نوع و انسانیت به مثابه آرمان. در واقع، اهمیت و ضرورت داشتن پروژه فکری بخشی جدایی ناپذیر از رسالت ذاتی علوم انسانی است.

در سال های اخیر ما شاهد افزایش ترجمه های پروژه محور هستیم، شما علت اصلی را چه می دانید، احتیاج و استقبال مخاطب یا ترجیح مترجم و ناشر؟

به نظر من این امر می تواند دو علت عمده داشته باشد: یکی از دلایل این امر تخصصی شدن فزاینده حوزه های دانش است به نحوی که افراد بر قلمروی محدودی از دانش تمرکز می نمایند و این روش نوعی پروژه ­مندی را به فکر متبادر می ­کند. علت دوم، وجود ادراکی معین از سودمندی حوزه­ ای از دانش است. به نحوی که شما به این نتیجه می رسید که حوزه ای خاص از دانش می تواند سودمندی اجتماعی بیشتری را به همراه آورد. به نظرم این قسم دوم مهمتر است. برای مثال در دهه های اخیر حجم وسیعی از آثار پست مدرن ترجمه و ارائه شد. اما به راستی تاثیر این آثار در قلمروی علوم انسانی چه بود؟ کدامیک از احتیاجهای جامعه ایرانی را پاسخ می داد. در جامعه ای که هنوز مدرن نشده است شما بیایید از نحله های پست مدرن ترجمه کنید در گستره بسیار وسیع. البته این سخن دال بر انکار اهمیت نظری این مباحث نیست؛ همانطور که در ابتدا گفتم نفسِ ترجمه متون علمی ارزشمند است اما اگر از منظر ضرورت، اهمیت و تاثیرگذاری فکری نظر کنیم، آنگاه باید دیگر جنبه های پروژه های فکری را هم به محک آزمون گذارد. روی هم رفته، تصور می رود علت اصلی ترجمه ­های پروژه محور بیش از هر چیز ترجیح مترجمان باشد.

به نظر ترجمه پروژه محور دارای چه شاخص هایی است. آیا اگر زمینه همکاری گروهی در این حوزه ایجاد گردد، مفیدتر نیست؟ یا به شکل فردی هم می توان به نتیجه مطلوب رسید؟

شاید بتوان مهم ترین شاخص های ترجمه پروژه محور را عبارت دانست از داشتن موضوعی یگانه، پرداختن به مشکل ه­ای خاص یا معرفی حوزه ­ای معین از دانش. در رابطه با بخش دوم پرسش شما هم باید گفت بی تردید کار گروهی می تواند در انجام این امور نتایج بهتری در پی داشته باشد. اما در شرایطی که بسترهای لازم برای این امر مهیا نیست، به نحو گریزناپذیری این پروژه ها ماهیتی فردی پیدا می نماید.

از نظر شما مهم ترین چالش هایی که در ترجمه آثار فلسفی به شکل پروژه های فکری وجود دارد، کدامند؟

شاید بتوان مهم ترین چالش را در بازار راکد اندیشه سراغ گرفت. امروزه اندیشه ها به سختی مخاطب می یابند و به علت شرایط مالی و اجتماعی کشور، افراد زمان و فرصت کمتری برای مطالعه آثار علمی دارند؛ به ویژه آثاری که بنابر ماهیت از روی فراغت مطالعه گردد یا به منظور انجام پژوهش دنبال گردد و الزام دانشگاهی به همراه نداشته باشد. رکود در عرصه تقاضای فکری بزرگترین چالش در عرصه عرضه دانش است و مهمترین شاخص آن را هم می توان در کاهش تیراژ کتاب ها و کاهش خرید کتاب دید.

به ترجمه های شما هم بپردازیم، شما تا به حال چه آثاری از تورن را به فارسی ترجمه نموده اید؟ آخرین اثری که از این متفکر ترجمه نموده اید کدام است و چه ویژگی هایی دارد؟

تا به امروز آثار عمده ­ای از تورن را ترجمه نموده ام که عبارتند از پارادایم نو، برابری و تفاوت: آیا می توانیم با هم زندگی کنیم؟ و دموکراسی چیست؟ آخرین اثری که از تورن ترجمه نموده­ام و به تازگی انتشار یافته کتاب بازگشت کنشگر: نظریه اجتماعی در جامعه پساصنعتی است.

کتاب بازگشت کنشگر به لحاظ تئوریک خیلی مهم است و تصور می کنم مطالعه آن برای دانش ­آموختگان علوم اجتماعی و به ویژه جامعه ­شناسی بایسته است. تورن در این کتاب، جامعه ­شناسی کلاسیک را مورد نقد و جرح جدی قرار می دهد و معتقد است که جامعه شناسی از بدو پیدایش خود مفهوم نظام اجتماعی را به مهمترین مولفه تحلیل جامعه ­شناختی بدل کرد و نقش کنشگران اجتماعی را به حاشیه برد؛ به نحوی که کنشگر تنها در پیوند با الزامات نظام و ایفای نقش­های اجتماعی معنا می ­شد. تورن نحله ­های عمده جامعه شناسی کلاسیک از جمله ساختارگرایی، کارکردگرایی و تکامل ­گرایی و حتی نظریه های متأخرتری مانند نظریه گفتمان را مورد انتقاد قرار می دهد و معتقد است که این مکاتب اساسا ماهیتی ایدئولوژیک دارند و با دستکاری واقعیت اجتماعی، تا مدت ها امکان کنشگری اصیل را نفی و این گونه وجود کنشگر را انکار کردند.

تورن در این اثر نظریه نو جامعه شناسی کنش را ارائه می ­کند و آنرا منطبق با احتیاجهای جامعه پساصنعتی می­داند. به نظر تورن جامعه ­شناسی کلاسیک مولود فضای تاریخی جامعه صنعتی بود، اما این برساخته علمی از فهم و تبیین مناسبات جامعه پساصنعتی ناتوان است. اگر جامعه­ شناسی­ کلاسیک را بر مطالعه نظم اجتماعی متمرکز بدانیم، جامعه شناسی کنش بر تغییر اجتماعی تمرکز دارد و مطالعه جنبش ­ها را بر مطالعه ساختارها تقدم می­ بخشد.

تورن در کتاب بازگشت کنشگر می کوشد تا نشان دهد جامعه، تاریخ و سیاست چیزی نیست جز برآیند کنش فردی و جمعی کنشگران اجتماعی. به بیان دیگر دنیا اجتماعی آینه گردان کنش کنشگران اجتماعی است و اصالت یا استقلال ذاتی و ابدی ندارد. شاید بتوانم اینگونه سخن او را باز صورت بندی کنم؛ هرچند ممکن است به بیان و نظر خودم نزدیک شده باشم: ماییم که تاریخ خود را می­ سازیم هرچند در فرایند ساختن آن تاریخمند عمل می­ کنیم.

در واقع می توان گفت شما آلن تورن را به مخاطبان فارسی زبان معرفی کردید، برای آینده باید منتظر چه ترجمه هایی از شما باشیم؟ انجام پروژه ای نو یا ادامه پروژه پیشین؟

به زودی نسخه نو کتاب پارادایم نو با عنوان پارادایم نو برای فهم دنیا امروز منتشر خواهد شد. بعلاوه کتاب صدا و نگاه: تحلیلی بر جنبش های اجتماعی اثر دیگری است که با همکاری در دست ترجمه دارم و در صورت پیشرفت معمول کار در آینده­ای نزدیک نهایی خواهد شد.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 12 آبان 1400 بروزرسانی: 12 آبان 1400 گردآورنده: chinaro.ir شناسه مطلب: 2132

به "هرگونه مواجهه با شرایط موجود مستلزم اتخاذ پروژه ای فکری است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هرگونه مواجهه با شرایط موجود مستلزم اتخاذ پروژه ای فکری است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید